این جلسه سومین جلسه از دور بیست و ششم از سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی ستارخان روزهای شنبه مورخ 98/07/27به استادی دیده بان محترم مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر آیدین با دستور جلسه D.sap راس ساعت 17:00 آغاز به کارکرد.
این جلسه دومین جلسه از دور بیست و ششم از سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی ستارخان روزهای شنبه مورخ 98/07/20به استادی کمک راهنمای محترم مسافر آرش، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر آیدین با دستور جلسه سیستم ایکس راس ساعت 17:00 آغاز به کارکرد.
این جلسه اولین جلسه از دور بیست و ششم از سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی ستارخان روزهای شنبه مورخ 98/07/13 به استادی مرزبان محترم وحید، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر آیدین با دستور جلسه هفته ایجنت، اسیستانت و مرزبانان راس ساعت 17:00 آغاز به کارکرد.
این جلسه چهاردهمین جلسه از دور بیست و پنجم از سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی ستارخان روزهای شنبه مورخ 98/07/06 به استادی کمک راهنمای محترم مسافر کامران رک، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه وادی اول و تاثیر آن روی من راس ساعت 17:00 آغاز به کارکرد.
موضوع دل نوشته: وادی اول و تاثیر آن روی من:
اگر بخواهم از زندگی دوران مصرف حرفی بزنم، همگی تقریباً باهم برابر هستیم. هنگامیکهمواد پردهای روی عقلمان کشیده بود و تمامقد در خدمت نفس اماره بودیم. صاحب فکر واندیشه بودیم، اما در مسیر تاریکیها و ضد ارزشها. یکایک ما خیلی چیزها از دستدادیم. چه مادی و چه معنوی. خیلی پلها را پشت سرمان خراب کردیم. ولی به قولراهنمای خوبم جناب محمد آقای ، میتوانیمدر آینده پلی بسازیم، زیبا و مستحکم. اول خودمان با اطمینان کامل از روی آن عبورکنیم و هم به دیگران کمک کنیم تا از آن عبور کنند.تمام سعی و تلاش من این است کهبا تفکر و دانایی بتوانم سفر خوبی داشته باشم و به رهایی برسم. چون فکر میکنم از مهمترینوظایف یک رهجو درمان اعتیادش و خروج از تاریکیها است. یادمان نرود که راز یک سفرخوب، گوشبهفرمان بودن است، آنهم با تمام وجود. من فرشید، همیشه فکر میکردم کهدارم فکر میکنم، ولی مصرف مواد اجازه نمیداد، پیرامون خود را بهدرستی بنگرم.خدا میداند با کارهایمان، از روی بیفکری و نداشتن آگاهی، چقدر آدمها را، اعم ازاطرافیان و دیگران، اذیت و آزار کردیم، و چهبسا بدبخت. شاید باورتان نشود، اما منپس از 16 سال درس خواندن و بیش از 20 سال تدریس کردن، هنوز هم فرق سواد و داناییرا نمیدانستم. تازه دارم متوجه میشوم که علت همهی گرفتاریهای آدم، عدم آگاهی ونبود دانایی است. به نظر من فرق بین حضور در کلاسهای مدرسه و دانشگاه با حضور درجلسات کنگره 60 این است که آنجا درس را به خاطر نمره میخواندیم و استاد برگه شمارا تصحیح میکرد اما در کنگره 60 به خاطر خودمان میآییم و ممتحن خودمان هستیم.یعنی هرگاه تأثیر مطالب را در زندگی خودت دیدی، هرگاه تغییر را درون خودت احساسکردی آن زمان به خودت نمره قبولی میدهی و حالت خوب میشود. در آخر هم دعا میکنمکه خداوندا از بزرگترین دشمنان، یعنی جهل و نادانی به تو پناه میبرم چون با تفکرساختارها آغاز میشود و بدون آن، آنچه هست روبهزوال است.
این جلسه دوازدهمین جلسه از دور بیست و هفتم، از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگیستارخان، روزهای چهارشنبه مورخ 98/07/03 به استادی مسافر سعید و نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر علیرضا، با دستور جلسه صورت مسئله اعتیاد راس ساعت 17:00 برگزار شد.
این جلسه سیزدهمین جلسه از دور بیست و پنجم از سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی ستارخان روزهای شنبه مورخ 98/06/30به استادی کمک راهنمای محترم مسافر احمد شریفیان، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه صورت مسئله اعتیاد راس ساعت 17:00 آغاز به کارکرد.
این جلسه چهاردهمین جلسه از دور بیست و نهم از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگیستارخان، روزهای دوشنبه مورخ 98/08/13 به استادی کمک راهنمای محترم مسافر حمید زینالی و نگهبانی مسافر فرهاد و دبیری مسافر فریدون، با دستور جلسه رابطه یادگیری و معرکه گیری راس ساعت 17:00 برگزار شد.
این جلسه سومین جلسه از دور بیست و هشتم، از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگیستارخان، روزهای چهارشنبه مورخ 98/08/15 به استادی مسافر علی و نگهبانی مسافر فرهاد و دبیری مسافر حسن، با دستور جلسه رابطه یادگیری و معرکه گیری راس ساعت 17:00 برگزار شد.
این جلسه دومین جلسه از دور سی ام از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگیستارخان، روزهای دوشنبه مورخ 98/08/27 به استادی مسافر کمک راهنمای محترم هاشم و نگهبانی مسافر محمد صادق و دبیری مسافر حمیدرضا، با دستور جلسه توان مالی راس ساعت 17:00 برگزار شد.
وادی سوم و تأثیران روی من
از شروع پاییزتاکنون از وادیهاییک و دو عبور کردیم، در وادی اول با تفکر آشنا شدیم و یاد گرفتیم که برای ساختن یکزندگی سالم و درمانبخشهای آسیبدیده در شهر وجودیمان (جسم، روان و جهانبینی) براثر مصرف مواد مخدر، درست فکر کردن راسرلوحه کارهایمان قرار دهیم و در وادی دوم آموختیم که ما به هیچ نیستیم حتی اگر خودمان ارزشی برای خودمان قائلنباشیم، یاد گرفتیم هرکدام از ما مختصات خاص خودمان راداریم،هرکدام از ما استعداد خاصی داریم و برای شکوفایی آنها باید درراه مستقیم حرکتکنیم.
حال بعد از تفکر و خارج شدن نسبی از احساس پوچی و ناامیدی، باید خود را برای حرکت آمادهکنیم، چه حرکتی! حرکت برای درمان، برای خروج از ذلت، برای خروج از حقارت و برایخروج از تاریکیها.
من قبلاً آدم بسیار متوقعیبودم و از همه اطرافیانم از همسر و دخترم گرفته تا پدر و مادر و خواهر و برادرانمانتظار داشتم درزمانی که من مصرف نمیکنم و بهاصطلاح دارم ترک میکنم باید همه بهمن توجه کنند و هر مشکلی که پیش میامد انتظار داشتم برای مثال برادرم همه کارهایشرا رها کرده و به حل مشکلات من بپردازد و تا حرف هم میشد با معرکهگیری و من درحال ترکم و اینجور حرفها از زیر بار مشکلات فرار میکردم و تقریباً یک روحیه طلبکارانه و انتظار کمک از سوی خانواده و دوستان را داشتم. اینجا بود که وادی سوممانند یک پتک آهنین بر این تفکر مخرب و بازدارنده من فرود آمد و گفت: باید دانست هیچ موجودی به میزانخود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.
بله باید دانست، چرا نگفتهاست بهتر است بدانیم، یا خوب است بدانیم،. این تأکید برای چیست؟ این تأکید نشان میدهدکه این جمله یک قانون است و قانونی محکم و بدون نقص. این قانون در تمامی مراحندگی حکمفرماست و اگر ما میخواهیم مسیر زندگیمان به سرانجام مقصود برسد بایدبر پایه این قانون پیریزی شود.
وادی سوم خیال ما را راحت میکندکه هیچکس بهاندازه خودمان به فکر خودمان نیست هیچکس بهاندازه خودمان دلسوزخودمان نخواهد بود. آنکسی که به من باید کمک کند تا به رهایی برسم خود من هستم نهدیگری و هیچکس نمیتواند بار اعتیاد مرا به دوش بکشد و این بار راباید خودم بدوش بکشم و آنها درنهایت از میان بردارم.
اعتیاددرمان دارد ولی درمانگر ندارد، درمانگر اعتیاد، خود فرد مصرفکننده است. کنگره راهنما داردو راهنما فقط راه را نمایان میکند و قرار نیست راهنما مشکلات من رهجو را بدوشبکشد یا جای من خماری پس دهد و تاوان خوشگذرانیهای قبل من را باید خودم بپردازمنه شخص دیگری.
در وادی سوم میخوانیم: ما نیک میدانیم که انسان اگرخود جستجو نکند، اگر با همه کاوشگران ماهر همنشین باشد، به موضوع واقعی نمیرسد.
یعنی اگر انسان خود تلاش وجستجو نکند اگر انسان خود کاوشگر نباشد با تمام دانشمندان و جستجوگران عالم هم همنشینو همپیاله باشد بهجایی نمیرسد؛ یعنی در مسئله اعتیاد بالاترین نقش برای رسیدنبه درمان به عهده خود ما میباشد در پایان دعا میکنم و از خداوند میخواهم ما رایاری دهد تا عمل کنیم به آنچه آموختهایم
تهیه و تنظیم: مسافر فرشید لژیون سوم
ویراستار:مسافر فرهاد
این جلسه سومین جلسه از دور سی ام از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگیستارخان، روزهای دوشنبه مورخ 98/09/04 به استادی مسافر کمک راهنمای محترم محمد و نگهبانی مسافر محمد صادق و دبیری مسافر حمیدرضا، با دستور جلسه وادی سوم و تأثیر آن روی من راس ساعت 17:00 برگزار شد.
این جلسه هشتمین جلسه از دور بیست و ششم از سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی ستارخان روزهای شنبه مورخ 98/09/02به استادی کمک راهنمای محترم مسافر محمد ، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر مهران با دستور جلسه هفته وادی سوم و تاثیر آن روی من،تولد اولین سال رهایی مسافر مرتضی راس ساعت 17:00 آغاز به کارکرد.
این جلسه ششمین جلسه از دور بیست و هشتم، از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگیستارخان، روزهای چهارشنبه مورخ 98/09/06 به استادی کمک راهنمای محترم مسافر امیر و نگهبانی مسافر فرهاد و دبیری مسافر مهدی، با دستور جلسه وادی سوم و تاثیر آن روی من راس ساعت 17:00 برگزار شد.
این جلسه نهمین جلسه از دور بیست و ششم از سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی ستارخان روزهای شنبه مورخ 98/09/09به استادی کمک راهنمای محترم مسافر آرش ، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر مهران با دستور جلسه هفته دستور جلسات هفتگی : نقش سی دی ها در آموزش و تولد اولین سال رهایی مسافر سعید راس ساعت 17:00 آغاز به کارکرد.
این جلسه ششمین جلسه از دور سی ام از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگیستارخان، روزهای دوشنبه مورخ 98/10/2 به استادی مسافرعلی اصغر و نگهبانی مسافر محمد صادق و دبیری مسافر حمیدرضا، با دستور جلسه بنیان کنگره 60 راس ساعت 17:00 برگزار شد.
پنجمین جلسه از دوره بیست و هفتم کارگاه آموزشی ویژه مسافران کنگره 60؛ شعبه ستارخان با استادی کمک
راهنمای محترمحمید زینالی، نگهبانی مسافر پوریا و دبیری مسافر میثم با دستور جلسه وظایف رهجو و
راهنما » و تولد یکسال رهایی مسافرانسعید و فریدون در روز شنبه 26ام بهمن ماه 1398 ساعت 17 آغاز به کار
کرد.
چهارمین جلسه از دوره بیست و هفتم کارگاه آموزشی ویژه مسافران کنگره 60؛ شعبه ستارخان با استادی کمک راهنمای محترم علیرضا عیوضی، نگهبانی مسافر پوریا و دبیری مسافر میثم با دستور جلسه وادی ششم و تاثیر آن روی من » و تولد یکسال رهایی مسافر محسن در روز شنبه 19 ام بهمن ماه 1398 ساعت 17 آغاز به کار کرد.
جلسه دوم از دور بیست و هفتم کارگاههای آموزشی کنگره60 ، نمایندگیستارخان روزهای شنبه با دستور جلسه(نظم ، انضباط و احترام ) به استادی دیده بان محترم مسافر علی اشکذری و نگهبانی مسافر پوریا و دبیری مسافر میثم مورخ پنجم بهمن ماه 1398 در ساعت 17:00 برگزار شد.
این جلسه چهاردهمین جلسه از دور بیست و ششم از سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی ستارخان روزهای شنبه مورخ 98/10/14 به استادی کمک راهنمای محترم مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر مهران با دستور جلسه کمک کنگره به من و خدمت من به کنگره راس ساعت 17:00 آغاز به کارکرد.
بدین وسیله به اطلاع مسافران شعبه ستارخان میرسانیم که جشن 10 سال رهایی ایجنت محترم شعبه مسافر بهمن سبحانی فر را روز شنبه مورخ 14 تیرماه راس ساعت 17 در شعبه برگزار میشود. از تمامی مسافران عزیز خواهشمندیم در این جشن شرکت کرده و حمایت خود را داشته باشند. |
خلاصه گزارش جلسه مجازی لژیون هجدهم روز چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۹
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر
متاسفانه این روزها به دلیل شیوع بیماری کرونا جلسات عمومی کنگره تشکیل نمیشود.ولی خوشبختانه با تمهیدات جناب مهندس دژاکام وفرموده ایشان در تشکیل لژیونهای مجازی این جلسات به صورت مرتب و روزهای زوج هر هفته در اپلیکیشن واتساپ زیر نظر کمک راهنمای محترم جناب آقای مجتبی افشاری برگزار میگردد.جلسه روز چهارشنبه نیز در همین راستا با حضور کمک راهنمای محترم آقای مجتبی افشاری و دبیری اینجانب مسافر علیرضا واستادی جلسه مسافر حامد (سفر دوم)و مسافران رضا(سفر دوم)،سلمان،مهدی، علی ، فرهاد و ایوب راس ساعت ۱۸:۰۰برگزار گردیدوتعداد ۵ نفر از اعضا لژیون در مورد دستور جلسه(مثلث تاریکی)مشارکت نمودند.
سلام دوستان حامد هستم یک مسافر
ما برای اینکه بخواهیم کاری را انجام دهیم باید از قواعد و قوانین آن پیروی کنیم. در این دنیا هم برای اینکه زندگی خوبی داشته باشیم باید قوانین زندگی را یاد بگیریم و اجرایی کنیم.
یکی از این قوانین فرمانبری از دستورات خداوند است.
شیطان هم به دلیل نافرمانیه دستورات خداوند و برتر دانستن خود نسبت به انسان جایگاه خود را از دست داد. فرمانبرداری از دستورات خداوند یعنی اجرای قوانین این بازی و موفقیت در مسیر زندگی. حال افرادی هستند که میخواهند از راه های دیگر زندگی بهتری برای خود بسازند که موفق نمیشوند و هر چه بیشتر تلاش میکنند در گرفتاری بیشتری غرق میشوند.
ما نباید خود را نسبت به مخلوقات دیگر خداوند برتر بدانیم چون حس برتری منشا بسیاری از رفتارهای اشتباه ما است بدلیل اینکه هر کاری را انجام میدهیم تا برتر از دیگران باشیم، به جای این حس باید برای خود هدف انتخاب کنیم و تلاش کنیم هر روزمان بهتر از روز قبل باشد و به پیشرفت دیگران کاری نداشته باشیم.
یکی از راه های پیدا کردن حقیقت این است که متوجه شویم خواستهدی ما واقعا یک نیاز است یا یک وسوسه.
اگر نیاز ما با بی توجهی و زمان دادن از بین برود وسوسه سراغ ما آمده است ولی اگر هیچ چیز جلوی خواسته ی ما را نگیرد این یک نیاز است.
نکته ی دیگر این است که انسان مطالب را فراموش میکند و دلیل انجام دادن کارهای خوب و یا انجام ندادن کارهای بد را فراموش میکند و به واسطه ی این فراموشی ممکن است در گمراهی بزرگی گرفتار شود.
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر
برای اینکه به حال خوش برسیم ، باید یک سیر و یک مراحلی را طی کنیم که این مراحل دارای قوانینی میباشد و شاید اگر اکنون شروع کنیم، 6 ماه بعد و یا یک سال بعد ( بسته به وضعیت خودمان ) به حال خوش میرسیم و همچنین بستگی به این دارد که چقدر تلاش کنیم تا آن حال خوش را در خودمان به وجود بیاوریم و ممکن است مدتها طول بکشد تا جوانههای آن را ببینیم و میتوان گفت که اکثر انسانها از حال خوش محروم هستند و بیشتر تلاشی که انسانها میکنند به خاطر این است که این حالت را پیدا کنند . اما چون اکثراً از قوانین آن آگاهی ندارند ، تقریباً هر عملی را که انجام میدهند ، نتیجه برعکس میشود یعنی ؛ حالشان بهتر که نمیشود ، بدتر هم میشود و با تلاشهایی که انجام میدهند بیشتر قوانین را نقض میکنند و این نقض قوانین باعث میشود که حالشان بدتر بشود
نفس جز آموزشهای اصلی ما است. مهمترین ویژگی نفس خواسته اوست که وضعیت نفس ما را مشخص میکند نفسی که خواستار مصرف مواد مخدر است یکنفس است که وضعیت آن مشخص است خواستههای نفس دو دستهاند: خواستههای معقول و خواستههای نام معقول.
برای اینکه انسان در مسیر نامعقول حرکت کند چندراه پیش پای او است که اگر یکی از این سه اتفاق بیفتد شخص بهطرف تاریکی حرکت میکند:
1- خواسته نامعقول را اجرا کن
2-خواسته معقول را اجرا نکند.
3-خواسته معقول را ندیده بگیرد.
انسان اگر بخواهد در تاریکی شود باید یک سری شرایط را در درون خودش به وجود بیاورد یعنی یکی از این سه مطلب
1- وسوسه
2- فراموش کردن یک سری مطالب.
3- عصیان یا نافرمانی یا طغیان.
این سه عامل که مطرح شد بهاضافه مقوله شرک، انسان را کاملاً مهیا میکند که سقوط کند.
سلام دوستان سلمان هستم مسافر
سی دی مثلث تاریکی از استا امین ۳بخش مهم داشت به نظر من : اول اینکه برای رد شدن از تاریکی هر کس به اندازه شرایط خودش باید زمان بذاره و تلاش بکنه. یکی ۱۰ ماه ،یکی ۱ سال و دیگری چند سال.
دوم اینکه به استناد قران و داستان ابلیس ما باید درس بگیریم و فرامین رب خودمون که همون راهنمای ما هست رو بدون چون و چرا قبول کنیم و انجام بدیم چون راهنما تمام این مسیر را میداند و حرفش حجت است و اگر تمکین نکنیم و دچار کبر و غرور شویم در تاریکی میمانیم.
سوم اینکه مثلث تاریکی از ۳ضلع وسوسه ، فراموشی ، عصیان و نافرنانی تشکیل شده و هر کدام از اینها میتواند ما را در تاریکی فرو ببرد و یا در تاریکی و جهل نگه دارد.
وسوسه در سفر اول جایگاهی ندارد زیرا بدن نیاز دارد به مخدر بیرونی، اما در سفر دوم با بالا بردن دانایی میتوانیم از وسوسه جلوگیری کنیم. ممنون که به مشارکت من توجه کردید. ممنون از اقا مجتبی برای تمامی زحمات نا تمام من.
سلام دوستان علی هستم یک مسافر
امیدوارم حال همگی خوب باشه و سالم و سر حال مسیری که درونش قدم گذاشتینو ادامه بدین
راجع به سی دی مثلث تاریکی، من از این سی دی چندین نکته یاد گرفتم:
اول راجع به حال خوش و رسیدن بهش، بعدش نفس و وسوسه
حال خوب و رسیدن بهش بستگی داره که الان تو زندگیمون تو چه جایگاهی هستیم و نکته بعدیشم اینه که چقدر برای رسیدن به حال خوب تلاش میکنیم.نمیشه که فقط با یک تصمیم حالمون خوب بشه و این زمان نیاز داره و همینطور اینکه باید قوانین را هم بدانیم که اگر غیر این باشد حالمون بدتر میشه که بهتر نمیشه.
در ادامه باید به یاد داشته باشیم که شیطان و نفوذ او در ما باعث میشه از یاد خدا غافل باشیم که این خودش باعث سقوط میشه چون این تصمیم شیطان بوده که ما رو منحرف کنه پس اول باید بدانیم که نباید خود برتر بینی داشته باشیم یعنی این که نباید احساس کنیم که نسبت به بقیه برتری داریم چون شیطان با همین موضوع از درگاه خدا رانده شد.
تفکر و اندیشه مثبت داشتن مانع این کار میشه یعنی با فکر کار انجام دادن باعث عدم گمراهی میشه و نمیزاره ما سقوط کنیم.
مهم ترین ویژگی نفس ما خواسته های نفسمان است
که گاهی معقول و گاهی هم نا معقوله، اگر انسان بخواد که تو جهت خواسته های نا معقول حرکت کنه چندین راه وجود دارد:
۱-خواسته نا معقول را اجرا کند.
۲-خواسته معقول را اجرا نکند.
۳-خواسته معقول را اصلا نبیند که بخواد ان را اجرا کند.
آنگاه در این صورت شخص به سمت تاریکی حرکت میکند .
بسیاری مسایل وجود دارند که بیخودی ذهن ما رو اشغال کردند و باعث شدند که موضوعات با اهمیت که به انها حساس هم بودیم در ذهن ما پاک شوند وقتی ما این افکار رو مدفون کنیم اونوقت میتونیم کارهایی که تو توان ما هستن رو به بهترین نحو انجام بدهیم.گاهی اوقات امکان دارد که فرمانی از سوی عقل و یا الگوی مناسب صادر شود و ما ان را یه طور واضح رد کنیم اونوقته که تبدیل میشیم به یک انسان طغیان گر و این خود باعث سقوط میشود. البته برای طغیان شرط لازم اینه که باید تحت فشار باشیم یعنی فشار زیادی از درون به ما وارد بشه و به نقطه ای برسیم که نتوانیم تحمل کنیم و اینکه از فهم موضوع غافل بشیم یعنی این که مطالب را الکی فقط بخونیم و هیچ درکی ازش نداشته باشیم این یعنی این که اصلا موضوع و نخوندیم تنها با تکرار یک موضوع هست که میتوان به این نتیجه رسید که یکمفهوم و درک کردیم تا بتوانیم از ان در بعد عملی و در زندگی خود از آن استفاده کنیم.ممنون
سلام دوستان مهدی هستم مسافر
مثلث تاریکی سه ضلع داره اول باید وسوسه باشد ودرکنگره ما تفاوت نیاز و وسوسه را یاد گرفتیم و فهمیدیم که ما نیاز داشتیم به مواد نه وسوسه ،دوم اینکه مطالب از ذهن ما خارج می شوند و مایادمان نمیاد در اون موقع چکاری درست است یا غلط و سومی نافرمانی است نافرمانی از راهنما مهمترین مثال است اگر شخص این سه تا حالت و داشته باشد به سمت تاریکی حرکت خواهد کرد.خیلی ممنون که به صحبتهای من گوش دادید
.
سلام دوستان مرتضی هستم مسافر
برای رسیدن گلریزان امسال لحظه شماری میکردم که روز چهارشنبه آقای مهندس نشان پهلوانی را عنوان کردند و قلبم به تپش افتاد، خودرو را پارک کردم و روی صندلی پارکی نشستم و دست به قلم شدم،الان که این دلنوشته را مینویسم، در پوستم نمیگنجم و از خوشحالی دستهایم به لرزش افتاده و صدایم میلرزد، وقتی فلش بکی به قبل از کنگره میزنم، در آن زمان حاضر بودم برای نجات از اعتیاد کل داراییم را هزینه کنم. استرس،بی خوابی و دنیای عجیب و تاریک اعتیاد از من انسانی ساخته بود که به صفر مطلق نزدیک شده بودم و حوصله خودم را نداشتم، بارها از خدا خواسته بودم که مرا از این برزخ وحشتناک نجات بدهد، بالاخره خدا صدایم را شنید و در شب عید سال ۹۷ فرمان صادر شد و به کنگره وارد شدم،روزنه امیدی در زندگیم نمایان شد ، اما مسیر رهایی ۱۱ ماهه بود، پا به مسیر گذشتم و راه نمایان شد و زندگیم زیر و رو شد.
این سفر چشمان مرا به زیبائیهای دنیا گشود و طعم زندگی و عشق را مجدداً چشیدم، همیشه منتظر بودم که به وعده خود با خدایم عمل کنم، در طول سفر اول با رسیدن دستور جلسه گلریزان و مشارکت مالی، معنی سفر به معنای واقعی در درونم شکل گرفت،سفری از ظلمت به نور،از قهر به مهر و از تاریکی به روشنایی، در تاریخ ۹۸/۳/۱۵ با کمک و راهنمای استاد عزیزم آقای حمید سیستانی پور به رهایی رسیدم اوایل فکر میکردم که با قطع مصرف مواد، همه چیز تمام است ، اما تمام نبود چون تازه سفر درون شروع شده بود ( سفری از قطع مواد تا رسیدن به خود )، در گلریزان سفر اول لذتی وصف نشدنی را تجربه کرده بودم که با هیچ چیزی قابل قیاس نبود و منتظر بودم تا فرصتی مجدد برای کسب این لذت درونی برای من فراهم شود، تا اینکه در سفر دوم آقای مهندس نشان ( دونور ) را عنوان کردند و من که با تمام وجود به راه کنگره و تمام حرفهای جناب مهندس، ایمان داشتم، بدون معطلی از فرصت استفاده کردم و سعادت حاصل شد در جمع یاران مهندس دژاکام در هتل استقلال تهران میهمان ایشان باشم . اما اکنون که این دلنوشته را مینوسم زندگیم خیلی تغییر کرده و اثر بخشش سالهای قبل را در زندگی، با تک تک سلولهای بدنم احساس میکنم و امسال نیز برای دریافت نشان پهلوانی ( پرداخت مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان ) با تمام قوا اعلام آمادگی میکنم. خدا را سپاس میگویم که مکانی به نام کنگره ۶۰ و شما دوستان عزیز را به من داد که برای رسیدن به حال خوش سرمایه گذاری و شکر گزاری کنم.
لژیون هفتم شعبه شفای مشهد
انسان مختار به انجام هر کاری است اما قیمت و بهای آن را باید بپردازد."وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ: و انسان را به یک دوراهی خواندیم" که یک سمت به فجور و سمت دیگر به تقوی دعوت میشود"فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها" گاهی اوقات برای پیدا کردن راه میتوانیم درنگ کنیم ولی این درنگ نباید زیاد طولانی باشد. بالاخره باید تکلیف خودمان را مشخص کنیم و حرکت را آغاز نماییم. درنگ طولانی باعث آسیب میشود و این کاری است که اکثر انسانها انجام میدهند. اگر در راهرفته اشتباه کردیم باید برگردیم، اما دور زدن درجا امکانپذیر نیست بلکه باید دوربرگردانی که ما را به مسیر درست هدایت میکند را پیدا کنیم، برای همین است که راهرفته را برمیگردیم تا دوباره در مسیر قرار بگیریم.
انسان مختار به انجام هر کاری است اما قیمت و بهای آن را باید بپردازد."وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ: و انسان را به یک دوراهی خواندیم" که یک سمت به فجور و سمت دیگر به تقوی دعوت میشود"فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها" گاهی اوقات برای پیدا کردن راه میتوانیم درنگ کنیم ولی این درنگ نباید زیاد طولانی باشد. بالاخره باید تکلیف خودمان را مشخص کنیم و حرکت را آغاز نماییم. درنگ طولانی باعث آسیب میشود و این کاری است که اکثر انسانها انجام میدهند. اگر در راهرفته اشتباه کردیم باید برگردیم، اما دور زدن درجا امکانپذیر نیست بلکه باید دوربرگردانی که ما را به مسیر درست هدایت میکند را پیدا کنیم، برای همین است که راهرفته را برمیگردیم تا دوباره در مسیر قرار بگیریم.
برگشت از اعتیاد هم یکباره امکانپذیر نیست. راهی که مصرفکننده برای مصرف مواد رفته است را دقیقاً باید همان راه را با متد تدریجی و در مدتزمان 10 ماه نه کمتر برگردد. قوانین زندگی همه مثل هم هستند اگر مسیر را اشتباه رفتیم باید برگردیم ما نمیتوانیم در بعضی مسائل پارامتر زمان را حذف کنیم این کار امکانپذیر نیست و فرآیند زمان همهچیز را به وجود میآورد برای حل مشکلات باید زمان را در نظر داشته باشیم. کلید عبور از مشکلات گذر زمان است و این ممکن نیست که کار اشتباهی را انجام بدهیم و یکشبه بخواهیم توبه کنیم و بخشیده شویم. هر کار اشتباهی را که انجام دادهایم باید پاسخ آن را در هستی و کائنات بدهیم.
ما در زندگی از یک موضوع یا از یکچیزی خوشمان نمیآید یا برایمان مشکل ایجاد کرده و میخواهیم حذفش کنیم؛ مثلاً یک شریک داریم میخواهیم حذفش کنیم. حالا کاری که یک تفکر عاقل میکند؛ میگوید: خوب من اگر این را حذفش کنم بهجایش چه چیزی بگذارم؟! باید جایگزینش را تعیین کنید که وقتی حذف شد، چه چیزی میخواهد جای آن قرار بگیرد. گاهی اوقات انسان بدون تفکر فقط روی احساسات و عواطف فقط القاء منفی را میشنود که حذف شود و بارها شده که حذف کرده و چون با تفکر نبوده باعث ضرر و زیان فراوان هم شده است؛ بنابراین ما وقتی میخواهیم یکچیزی را حذف کنیم اول باید ببینیم که یک جایگزین خوب بهجایش داریم بعد آن چیز را حذف کنیم. همیشه باید جوانب امر را در نظر بگیریم و به قول قدیمیها؛ متر نکرده، پاره نکنیم. یک کار اشتباه انجام داده و دوباره هم انجام میدهد، اگر انسان بخواهد همهچیز را خودش تجربه کند باید هزاران سال عمر کند ما زمانی موفق هستیم که از تجربیات دیگران استفاده کنیم. هر کاری را که میخواهیم انجام دهیم باید از قبل بررسی کنیم و دقت کنیم.
عشق را مگر میشود توصیف کرد.
از استادی شنیدم که می گفت:
اگر بخواهی خورشید را ببینی، نبایستی به آن خیره شوی
چرا که این خیره شدن چشمان تو را کور می کند.
تو می توانی آنچه محصول خورشید است ببینی و به عظمتش پی ببری
خدا نیز این چنین است ، اگر بخواهی خدا را جستجو کنی،
بایستی به آنچه زاییده قدرت اوست بنگری و به وجودش و جاودانگیش واقف گردی
به عشق فکر کن، به محبت و آرامش .
آن وقت خدا را حس خواهی کرد
تصمیم بگیر از همین لحظه که ببخشی
آنانی که در حقت بدی کرده اند! آنانی که رهایت کرده اند!
آنانی که گمان بد به تو برده اند را ببخش.
بخشنده که باشی، بخشیده می شوی.
چند صباحی که میهمان زمین هستی، سعی کن خوب بیاموزی
چرا که زمین آغوش مادر است که در آن تعلیم وتعلم را فرا می گیریم
انسانهای پیرامونت هیچکدام دشمن تو نیستند، حتی دوست تو هم نیستند
آنان آموزگاران تو هستند.
اگر به این موضوع واقف گردی، صحنه ای زیبا را رقم خواهی زد
به هر کسی که رسیدی سپاسش کن و بر او لبخند بزن
اگر دوست تو بود، تعظیمش کن چرا که خوبی را به تو فهمانده است.
و اگر دشمنت بود، باز هم تعظیمش کن چرا که بدی را به تو نشان داده است
و تو اینک می دانی که خوبی خوب است و بدی بد.
پس سعی کن بدی ها را فراموش کنی. عشق بورز و دوست داشته باش
آنوقت سبک خواهی شد و صعود خواهی کرد.
و اگر اینچنین نباشی، مانند بالنی خواهی بود که ریسمانهای زیادی او را به زمین میخکوب کرده اند
و به او اجازه پرواز را نمی دهند.
این جلسه اولین جلسه از دور بیست و هشتم ازسری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی ستارخان روزهای شنبه مورخ 99/5/25 به استادی مسافر بهروز، نگهبانی مسافر آیدین و دبیری مسافر مرتضیبا دستور جلسه وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من راس ساعت 17:00 آغاز به کارکرد.
این جلسه سومین جلسه از دور بیست وهشتم از سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60 ویژه مسافران و همسفران نمایندگی ستارخان روزهای شنبه مورخ 99/06/15 به استادی کمک راهنمای محترم مسافر محمد شیرمحمدی، نگهبانی مسافر آیدین و دبیری مسافر عباس با دستور جلسه عدالت، آیا همه افراد در کنگره60 با هم برابرند؟ و تولد آزادمردی کمک راهنمای محترم مسافر آرش راس ساعت 17:00 آغاز به کارکرد.
این جلسه هفتمین جلسه از دور سی و یکم از سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی ستارخان روزهای دوشنبه مورخ 99/06/10 به استادی مسافر پوریا، نگهبانی موقت مسافر امین و دبیری موقت مسافر سعید با دستور جلسه از سایت کنگره60 چگونه استفاده می کنیم، مقاله نویسی راس ساعت 17:00 آغاز به کارکرد.
مشاهده در ادامه مطلب.
درباره این سایت