ما هر موضوعی که برایمان پیش میآید اول باید روی آن تفکر کنیم؛ تفکر حرکتی درونی است، با تفکر راهحلها را پیدا میکنیم. در تفکر کردن ما، حس دخالت دارد و نقش مهمی دارد. اگر احساس ما خوب باشد تفکرمان جهت خوبی پیدا میکند؛ اگر تفکر ما سالم باشد به یک دانستن سالم میرسیم. احساسهای مختلف مثل (کینه، نفرت، راستی، حسد، گذشت) روی تفکر ما اثر میگذارند که آن دانستن درستی نیست و به دانستن غلطی میرسیم. ممکن است در اثر تفکرات غلط به یک دانستن غلط برسیم و شخصی که خیلی خوب است را بد جلوه دهیم؛ و شخصی که بد است را خوب جلوه دهیم و به نتیجه غلطی برسیم و وارد عمل هم بشویم! کسی که بتواند از دانستههای خودش بیشتر استفاده کند به او میگوییم عاقلتر. وقتی راجع به عقل صحبت میکنیم منظورمان عمل کردن به همین کارهای روزمره کوچک است مثلاً بیدار شدن صبح زود، تمیز کردن خانه، رفتن به حمام و. عقل اشتباه نمیکند مگر اطلاعات غلط به او داده شود؛ پس عقل یک دستور یا فرمان دارد وقتی به نتیجه رسید دستور میدهد.
ما در این بُعد باید هرچقدر که میتوانیم از نیروی عقل خود استفاده کنیم و باید مسئولیت خود را بهطور کامل بپذیرم. خود ما نقش اول هستیم بعدازآن به خدا میسپاریم. مسئولیت و بار اصلی به گردن خود ماست، هیچ نفسی بار نفس دیگر را نمیبرد!یکچیزهایی هست که حتماً خود شخص باید عمل کند. مثلاً: شخص مصرفکننده باید خودش خماری مواد را تحمل کند کسی نمیتواند بجای او تحمل کند. اینکه شخصی بنشیند صبح تا شب مواد مصرف کند و بگوید خدایا نواقص شخصیتی من را برطرف کن؛ درست نیست. چگونه خداوند نواقص شخصیتی ما را برطرف کند؟ مسئله درمان اعتیاد را خود شخص باید به عهده بگیرد. ما باید خودمان انتخابکننده باشیم و عمل کنیم. در هر کاری منظم باشیم و باید طوری عمل کنیم که در انتها با خودمان نگوییم که در حق خودمان کوتاهی کردیم. در این بُعد ما باید عقل را بهعنوان فرمانده بپذیریم و فرامین عقل را اجرایی کنیم.
تفکر ,عقل ,عمل ,کند ,کنیم ,شخصی ,شخص باید ,که در ,خود شخص ,و به ,نواقص شخصیتی
درباره این سایت